سیف فرغانی
غزلیات
شمارهٔ ۴۷۲: ای بگرد خرمن تو خوشه چین خورشید و ماه
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای بگرد خرمن تو خوشه چین خورشید و ماه ماه با روی تو نبود در محل اشتباه پادشاه ملک حسنی کس چنین ملکی نداشت زابتدای دور عالم تا بوقت پادشاه بی شعاع روی تو با سایه هستی خود ره نبردم سوی تو چندانکه می کردم نگاه چون رخ اندر آینه پیدا شود پشت زمین ظلمت شب را اگر بر روی افتد نور ماه عاشق ار با خلق باشد ماند از معشوق دور لشکری بر خر نشیند باز ماند از سپاه همتی باید که عاشق را ز خود بخشد خلاص رستمی باید که بیژن را برون آرد ز چاه عاشق اندر پایگاه خدمت سلطان عشق گر بود ثابت قدم چون تخت یابد پیشگاه عشق هرجا تخت خود بنهاد و اسبی راند، شد پای قیصر بی رکاب و فرق کسری بی کلاه بی جواز عشق فردا در سیاستگاه حشر طاعتت محتاج آمرزش بود همچون گناه گر بگردانی عنان از جانب این خاکدان از رکاب خود در آن حضرت فشانی گرد راه مرکب تن را جو (و) نان کم کن ای رایض که نیست حاجتی در مرج ایران رخش رستم را بکاه سیف فرغانی تو در معنی چو صبح کاذبی ورچه در دعوی بیاری صبح صادق را گواه سیف فرغانی