سیف فرغانی
غزلیات
شمارهٔ ۴۴۳: بپوش آن رخ و دلربایی مکن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بپوش آن رخ و دلربایی مکن دگر با کسی آشنایی مکن بچشم سیه خون مردم مریز بروی چو مه دلربایی مکن ز من پند بنیوش و دیگر چو شمع بهر مجلسی روشنایی مکن مرو از بر ما و گر می روی دگر عزم رفتن چو آیی مکن با مثال من بعد ازین التفات بسگ روی نان می نمایی مکن سخن آتشی می فروزی، مگوی نظر فتنه یی می فزایی، مکن مرا غمزه تو بصد رمز گفت تو نیز ای فلان، بی وفایی مکن بچشمی که کردی بما یک نظر بدیگر کس ار آن نمایی، مکن چو شمع فلک نور از آن روی تافت تو روشن دلی تیره رایی مکن گر او را خوهی ترک عالم بگوی تو سلطان وقتی گدایی مکن محبت وفاقست مر دوست را خلافی بطبع مرایی مکن چو معشوق رندست و می می خورد اگر عاشقی پارسایی مکن سیف فرغانی