سیف فرغانی
غزلیات
شمارهٔ ۳۷۴: من تحفه از دل می کنم نزدیک جانان می برم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
من تحفه از دل می کنم نزدیک جانان می برم ور نیز گوید جان بده من بنده فرمان می برم چون من گدای هیچ کس جز جان ندارم دست رس معذورم ار پای ملخ نزد سلیمان می برم من کار عشق دوست را آسان همی پنداشتم بار گران برداشتم افتان و خیزان می برم گر تیغ بر رویم زند رو برنگردانم ازو با دوست عهدی کرده ام لابد بپایان می برم هرشب بآواز سگان آیم بکوی دلستان آری ببانگ بلبلان ره سوی بستان می برم آن دوست پای خویشتن در دامن من می کند هرگه که بهر فکر او سر در گریبان می برم تا زد غمش چوگان خود بر اسب میدانی من من گوی دولت هر زمان از پادشاهان می برم در حضرت آن دلستان چون سیف فرغانی سخن گوهر بسوی معدن و لولو بعمان می برم چون سعدی از روی وفا می گویم ای کان صفا من دوست می دارم جفا کز دست جانان می برم سیف فرغانی