سیف فرغانی
غزلیات
شمارهٔ ۳۵۵: ما جان فدای آن رخ نیکوش می کنیم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ما جان فدای آن رخ نیکوش می کنیم در مه نظر از آرزوی روش می کنیم بی اوچنانکه عادت سودا پزان بود هردم چو آب از آتش دل جوش می کنیم بهر شراب شادی روز وصال او هر شب هزار جرعه غم نوش می کنیم گر نقره (پیش) آیدوگر زر فتد بدست در کار یار سیم بناگوش می کنیم از طعنهای دشمن و غمهای دوستان با او حدیث خویش فراموش می کنیم دشمن که دست ما بدهانش نمی رسد چندین زبان درازی او گوش می کنیم در کوی او دویم چو سگ هر شب وبروز برخاک راه خفته وخاموش می کینم دشمن چو شب روست چو سگ بانگ می زنیم سگ در پیست خواب چو خرگوش می کنیم بر یاد دوست هر شب با شاهد خیال پا در فراش ودست در آغوش می کنیم ما در سماع خرقه خود چون قمیص گل پاره ز عشق سرو قبا پوش می کینم هر روز همچو سیف زدلهای پر گهر گنجی دفین هر شکن موش می کنیم سیف فرغانی