سیف فرغانی
غزلیات
شمارهٔ ۱۹۰: گر نور حسن نبود رو کی چو ماه باشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر نور حسن نبود رو کی چو ماه باشد ور رنگ و بوی نبود گل چون گیاه باشد اندر زمین چه جویی آنرا که از نکویی چون آسمانش بر رو خورشید و ماه باشد ای دانه وجودت بی مغز جان چو کاهی گر جان مغز نبود دانه چو کاه باشد صورت بجان معنی آراستست ورنی در خانهای شطرنج از چوب شاه باشد جانرا درین گریبان (دیگر) سریست با تو کین سر که هست پیدا آنرا کلاه باشد تو معتبر بعشقی ای مشتغل بصورت وین را ز روی معنی بیتی گواه باشد گر نان خور نباشد بر روی خوان گردون چون پشت دیگ مه را کاسه سیاه باشد گر کم ز تار مویی از تست با تو باقی می دان که از تو تا او بسیار راه باشد سر را بدست خدمت جاروب کوی او کن تا مر ترا درین ره آن پایگاه باشد ای سیف عاشق او آفاق را بسوزد زآن آتشی که او را در دود آه باشد با صد هزار لشکر سلطان نباشد ایمن زآن صفدری که او را همت سپاه باشد سیف فرغانی