سیف فرغانی
غزلیات
شمارهٔ ۱۲۷: هر دوچشمت ز فتنه نک خفته است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر دوچشمت ز فتنه نک خفته است خفیه در زیر طاق ابرویت بهر آشوبشان کند بیدار هر زمان غمزه سخن گویت استخوانی زدر برون انداز که چو سگ می دویم در کویت بس که بر جان بنده راه زدند حسن دلگیر و عشق دلجویت هر که بیند مرا همی گوید کز پی چیست این تک وپویت سخت سرگشته ای، ندانم سیف که چه چوگان رسید بر گویت ای که رنگی ندیده از رویت دل من جان بداد بر بویت لاله کز رخ شه گلستان است سر بخس درکشید از رویت از پی رنگ و بو بنفشه و مشک خویشتن بسته اند بر مویت سیف فرغانی