سیف فرغانی
غزلیات
شمارهٔ ۶۱: تا مرا آن ماه تابان دوستست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا مرا آن ماه تابان دوستست جمله دشمن کامیم زآن دوستست دوستی خونت بخواهد ریختن هوش دارای دل که این آن دوستست کی بمن پردازی ای جان چون ترا هر طرف چون من هزاران دوستست دوست می دارد ترامسکین دلم عیب نتوان کردنش جان دوستست با دلم زلف ترا پیوندهاست کافرست اما مسلمان دوستست هرکه با من بیندت گوید همی کین گدا با چون تو سلطان دوستست آشکارش خلق دشمن می شوند هر که چون من باتو پنهان دوستست دشمن او می شود پیراهنش دامنش گربا گریبان دوستست عاشقان را عامیان گر دشمنند دیو کی با نوع انسان دوستست همچو باز از بانگ زاغانش چه باک بلبلی گر با گلستان دوستست سایه محروم است ازآن گوید چرا ذره با خورشید تابان دوستست هرکه همچون من به جز تو میل کرد عاشقش مشمر که سگ نان دوستست سیف فرغانی بکن گر عاشقی جان فدای او که جانان دوستست سیف فرغانی