سیف فرغانی
غزلیات
شمارهٔ ۳: بیاور آنچه دل ما بیکدگر کشدا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بیاور آنچه دل ما بیکدگر کشدا بسر کشد آنچه دلم بار او بسر کشدا غلام ساقی خویشم که بامداد پگاه مرا زمشرق خم آفتاب بر کشدا چو تیغ باده برآهختم از نیام قدح زمانه باید تا پیش من سپر کشدا چه زر چه سیم و چه خاشاک پیش مرد آن روز که از میانه سیماب آب زر کشدا خوش است مستی واز روزگار بی خبری که چرخ غاشیه مست بی خبر کشدا اگر بساغر زرین هزار باده کشم هنوز همت من باده دگر کشدا در نشاط (من) آنگه گشاده تر باشد که مست باشم وساقی مرا بدر کشدا سیف فرغانی