سلمان ساوجی
قطعات
قطعه شماره ۹۱: عذار فتح به خط معنبر آراید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ایا شهی که غبار سپاه منصورت عذار فتح به خط معنبر آراید سوار همت تو گوی جاه در میدان ببردی از خم چوگان چرخ بر باید اگر محاصره آسمان کند رایت به یک دو ماهش هر نه حصار بگشاید شهاز گردش گردون شکایتی است مرا که ذکر آن به چنین حضرتی نمی شاید منم که مریم فکر مسیح خاصیتم به مدحت تو همه ساله روح می زاید به فر دولت تو همتی است سلمان را که نور خواستنش ز آفتاب عار می آید اگر به تشنگیش جان به لب رسد حاشا که پیش بحر به خواهشگری لب آلاید چو پای صدر کشد در گلیم درویشی سر تجرد او ترک آسمان ساید حطام فانی دنیا بدان می ارزد که طوق منت آن گردنی بفرساید طمع نمی کنم و خود چه سود از آن طمعی که مرد را ببرد آب و نان نیفزاید توقع است ز لطف توام که بهتر ازین به حال من نظر التفات فرماید بقای عمر تو بادا که بنده را به جهان به غیر عمر تو چیزی دگر نمی باید سلمان ساوجی