سلمان ساوجی
قطعات
قطعه شماره ۷۴: که به دم سردی و افسردگی از دی بترند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یا رب این قوم چه دم سرد و چه افسرده که به دم سردی و افسردگی از دی بترند خیر قوم همه شان خواجه علاالدین است که ورا اهل خرد لاشه لاشی شمرند گر کسی در سرو شکلش نگرد قی بکند نوکرانش همه از گرسنگی قی بخورند گر به تقدیر و به به تحریر چو تیر فلک است به ازین نیست کزین مملکتش پی ببرند سبلتش را به کششهای پیاپی بکنند دبه اش را به لگدهای دمادم بدرند دوش می گفت حریفی که فلانی امروز خواجه فرمود که در ملک دگر می نخورند به سر خواجه که من دست فرا می نبرم تا سر خواجه از اینجا به فرو می نبرند سلمان ساوجی