سلمان ساوجی
غزلیات
غزل شماره ۳۸۶: تو شمع مجلس انسی و از صفا همه رویی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تو شمع مجلس انسی و از صفا همه رویی سر از برای چه تابی ز ما نهان به چه رویی؟ هزار دیده چو پروانه بر جمال تو عاشق غلام دولت آنم که شمع مجلس اویی منم ز شوق ز دیوانه تا تو سلسله زلفی شدم به بوی تو آشفته تا تو غالیه بویی دمید گل که منم روی باغ حسن تو گفتش: که با رخم به چه آب و کدام حسن تو رویی به گرد کوی تو گردد همیشه اشک روانم ازو بپرس که آخر ازین حدیقه چه جویی به کنه دایره روی او کجا رسی ای دل! هزار دور چو پرگار اگر به فرق بپویی ز درد دردش اگر جرعه ای رسد به تو سلمان! ز عین کوثر و آب حیات دست بشویی سلمان ساوجی