سلمان ساوجی
غزلیات
غزل شماره ۳۷۲: همرنگ رویش در چمن، گل یاسمن گردید می
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
همرنگ رویش در چمن، گل یاسمن گردید می دایم به بویش چون صبا، گرد چمن گردید می این گل به دامن چیدنم، باشد ز شوق عارضت کو خاری از باغ تو تا دامن ز گل در چیدمی در حلقه سودای او، مردی به گردی می رود من نیز سودا می کنم، باری بدان ار رندمی هر کس شناعت می کند، بر من که نشنیدی سخن گر من سخن بشنید می، چندین سخن نشنیدمی چون او نمی آید شبی، بر سر به پرسیدن مرا ای کاشکی خواب آمدی، تا من به خوابش دیدمی لب بر لب من می نهد، چون نی دم من می دهد گردم ندادی هر دمم، چندین چرا نالید می بوسیدن جام لبش، گر نیست روزی کاشکی چون جرعه افتادی که من خاک درش بوسیدمی سودای پنهانم قلم، کرد آشکارات چون کنم؟ ای کاش مقدورم شدی، کاتش به نی پوشیدمی سلمان خیال روی او چون نامه ای دان در درون گر نیستی در خویشتن چندین چرا پیچیدمی؟ سلمان ساوجی