سلمان ساوجی
غزلیات
غزل شماره ۳۵۳: دلا راه هوا خالی نخواهد بودن از گردی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دلا راه هوا خالی نخواهد بودن از گردی قدم مردانه نه کانجا به گردی می رود مردی خبر داری که درد او برآوردست گرد از من نماندست از من خاکی به غیر از درد او گردی چو گردم در هوا گردان ولیکن بر دلش هرگز نمی آیم رها کن تا نیاید بر دلش گردی دم لعل لبش خوردیم و زاهد کرد منع ما نکردی منع ما زاهد اگر زین می دمی خوردی گهی بر آب باید زد درین ره گاه بر آتش بباید خو فرا کردن به هر گرمی و هر سردی ز آب دیده سلمان نهال حسن می بالد سحابی تا نمی گرید نمی خندد رخ وردی نه هر رعنا و شی باشد حریف مرد درد او بباید عشق جانان را درون درد پروردی سلمان ساوجی