سلمان ساوجی
غزلیات
غزل شماره ۳۲۷: هندوی زلف سرکشت با تو نشسته روبرو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هندوی زلف سرکشت با تو نشسته روبرو حال مشوش مرا با تو گشود مو به مو از همه سوی می دهد، بوی حبیب لاجرم می روم از هوای تو، همچو نسیم سو به سو کرد ز سر حال من، مردم شهر را خبر ناله من که می رود، خانه به خانه کو به کو بر لب جوی نیست چون، قامت او صنوبری باورت ار نمی شود، خیز به جوی جو به جو بس که به بوی وصل خود، هر نفسی دمی زنم خون جگر نگر مرا، بسته چو نافه تو به تو روی گل و بنفشه را باز چه می کنی به پا سنبل چین زلف آن، آهوی مشک بو به بو من نه چو شانه کرده ام در سر طره تو سر از چه سبب نشسته است، آینه با تو رو بره رو؟ سلمان ساوجی