سلمان ساوجی
غزلیات
غزل شماره ۲۲۰: مانده یک ذره از آن دل که هوای تو گزید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مانده یک ذره از آن دل که هوای تو گزید لله الحمد که آن ذره به خورشید رسید این همان ذره خاکی هوادار شماست که به جان، روز ازل، مهر شما می ورزید وین همان بلبل خوش گوست که در باغ وصال سالها بر گل رخسار شما می نالید روز رخسار تو شد در شب زلفت پیدا صبحدم فاتحه ای خواند و بران روی دمید پای من در سر کوی تو نیاورد مرا که مرا رغبت موی تو به زنجیر کشید آن سیه روی کدام است که روی از تو بتافت مگر آنکس که چو زلفت تو سرش می گرید سر ما راه سر کوی تو خواهد پیمود لب ما خاک کف پای تو خواهد بوسید گر بخواهند بریدن سر ما، چون زلفت ما دگر یک سر مو از تو نخواهیم برید باز توفیق عنان بر طرف سلمان تافت چون رکاب آمد و رخ بر کف پایت مالید سلمان ساوجی