سلمان ساوجی
غزلیات
غزل شماره ۲۰۸: همچنان مهر توام مونس جانست که بود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
همچنان مهر توام مونس جان است که بود همچنان ذکر توام ورد زبان است که بود شوقم افزون شد و آرام کم و صبر نماند در فراق تو، ولی عهد همان است که بود کی بود کی که دگر بار بگویند اغیار که فلان باز همان یار فلان است که بود؟ ما همانیم و همان مهر و محبت لیکن یار با ما به عنایت نه چنان است که بود بود بر جان رخم داغ توام روز ازل وین زمان نیز بدان داغ و نشان است که بود بود در ملک تنم، جان متصرف و اکنون همچنان عشق تو را حکم روان است که بود از من ای جان شده ای دور و درین دوری نیز آن ملاقات میان تن و جان است که بود طره ات یک سر مو سرکشی از سر نگذاشت همچنان فتنه و آشوب جهان است که بود تا نخوانند دگر گوشه نشین سلمان را گو همان رند خرابات مغان است که بود سلمان ساوجی