سلمان ساوجی
غزلیات
غزل شماره ۱۶۷: یار به زنجیر زلف، باز مرا میکشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یار به زنجیر زلف، باز مرا می کشد در پی او می روم، تا به کجا می کشد نام همه عاشقان، در ورق لطف اوست گر قلمی می کشد، بر سر ما می کشد هر چه ز نیک و بدست، چون همه در دست اوست بر من مسکین چرا، خط خطا می کشد؟ بار تو من می کشم، جور تو من می برم پرده ز رویت چرا، باد صبا می کشد؟ خادمه حسن توست، شمسه گردون که اوست می رود و بر زمین، عطف قبا می کشد حسن تو بین کز برم، دل به چه رو می برد وین دل مسکین نگر کز تو چها می کشد بار غمت غیر من، کس نتواند کشید بر دل سلمان بنه، آن همه تا می کشد سلمان ساوجی