سلمان ساوجی
غزلیات
غزل شماره ۱۴۱: لطف جانبخش تو جانم ز عدم باز آورد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
لطف جانبخش تو جانم ز عدم باز آورد دل آزرده ما را به کرم باز آورد خاک آن پیک مبارک دم صاحب قدمم که دلم هم به دم و هم به قدم باز آورد هر سیاهی که شبان خط و خالت با من کرد انصاف که لطفت بقلم باز آورد می کنم خون جگر نوش به شادی لبت که به یک جرعه مرا از همه غم، باز آورد مدتی گردش این دایره ما را از هم همچو پرگار جدا کرد و به هم باز آورد خواستم رفت به حسرت ز جهان، باز مرا کشش موی تو از کوی عدم باز آورد خط به خون خواست نوشتن، به تو سلمان ننوشت تا نگویی که فلان عشوده و دم باز آورد سلمان ساوجی