سلمان ساوجی
غزلیات
غزل شماره ۱۱۱: آن پری چهره که ما را نگران میدارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آن پری چهره که ما را نگران می دارد چشم با ما و نظر، با دگران می دارد زیر لب می دهم وعده، که کامت بدهم غالب آن است که ما را به زبان، می دارد دوش گفتم که غمت، جان مرا داد به باد گفت ای ساده، هنوزت غم جان می دارد رایگان، چون سر و زر در قدمش، می بازم سر چرا بر من شوریده، گران می دارد؟ اغی گل از حال دل بلبل بیچاره بپرس تا این همه فریاد و فغان می دارد؟ گر به دیدار تو فرسوده ای، آسوده شود مایه حسن رخت را چه زیان، می دارد؟ خبرت نیست که در باغ جمالت، همه شب چشم من آب گل و سرو روان می دارد رفته بود از سر قلاشی و رندی، سلمان چشم سرمست تو اش، باز بر آن می دارد سلمان ساوجی