سلمان ساوجی
غزلیات
غزل شماره ۶۶: بویی از خاک رهت، همره باد سحری است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بویی از خاک رهت، همره باد سحری است رنگی از حسن رخت، مایه گلبرگ طری، است دم ز زلف تو زنم، زان دم من مشکین است سخن از لعل تو گویم، سخنم، زان شکری است جز صبا محرم من نیست، ولی چندانم، بر صبا نیست، وثوقی که صبا در به دری، است بر جگر می زندم، چشم تو، هر دم، نیشی خون چشمم که روان است، ازان رو جگری است روی آتش و شش، از دیده ما پنهان است ما از آن روی برآنیم که آن ماه، پری است این که با سوز فراقت، دل ما می سوزد تو برآنی که ز صبرست، نه از بی صبری است سلمان ساوجی