سلمان ساوجی
غزلیات
غزل شماره ۶۵: نه ز احوال دل بیخبرانت، خبری است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نه ز احوال دل بی خبرانت، خبری است نه به سر وقت جگر سوختگانت، گذری است گفته ای، باد صبا با تو بگوید، خبرم این خبر پیش کسی گو، که شبش را سحری است بر سرم آنچه ز تنها و فراقت، شبها می رود با تو نگویم، که در آن دردسری است نظر من همه با توست، اگر گه گاهی نکنم دیده به سوی تو درآنم، نظری است ای دل از منزل هستی، قدمی بیرون نه به هوای سر کویش، که مبارک سفری است هر که خاک کف پایت نکند، کحل بصر اعتقاد همه آن است که او بی بصری است تو برآنی که بود جز تو کسی سلمان را او بر آن نیست که غیر از تو به عالم، دگری است سلمان ساوجی