سلمان ساوجی
غزلیات
غزل شماره ۲۲: چشمه چشم من از سرو قدت یابد، آب
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چشمه چشم من از سرو قدت یابد، آب رشته جان من از، شمع رخت دارد، تاب تشنه لب گردد سراپای جهان، گردیدم نیست سرچشمه، به غیر از تو و باقی است، سراب غم سودای تو تا در دل من، خانه گرفت خانه ام کرده خراب است غم خانه، خراب آنچنان، آتش عشق تو، خوش آمد دل را که بیفتاد، به یکبارگی از چشمم، آب دیده از شوق تو تا، لذت بیداری یافت هیچ در چشم من ای دوست، نمی آید خواب عجب از زمره عشاق لبت، می مانم که همه مست و خرابند به یک جرعه، شراب ز چه رو بر همه تابی و نتابی، بر من آفتابا منمت خاک و برین خاک، بتاب روز پرسش که به یک ذره بود گفت و شنید عاشقان را نبود جز ز دهان تو جواب زان خلایق که درآیند، به دیوان شمار مثل سلمان عجب از ز آنچه در آید حساب سلمان ساوجی