حزین لاهیجی
غزلیات
شمارهٔ ۶۶۷: نخواهد از شکنج دام هرگز کرد آزادم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نخواهد از شکنج دام هرگز کرد آزادم تغافل پیشه صیادی که خوش دارد به فریادم به کونین التفاتم نیست ز اندک التفات تو فراموش از دو عالم کرده ام تا کرده ای یادم به اندک شیوه ای دل را تسلی می توان کردن ترحم گر نخواهی کرد، گوشی کن به فریادم اگر یک دم تهی از گرد کلفت دامنم می شد سبک روحی، نسیم وصل را تعلیم می دادم اقامت در بساط زندگی دور است از غیرت کند گر ناله امدادی، غباری در ره بادم گشاید بال و پر هر قدر می، مینا شکن باشد شگون دارد شکست شیشهٔ دل را پریزادم تمنّای جهان از تلخ کامان می شود حاصل ز جان خوبش، کام تیشه شیرین کرد، فرهادم فراموشم نمی سازد حزین از ناوک نازی اسیر دلنوازیهای آن بی رحم صیادم حزین لاهیجی