حزین لاهیجی
غزلیات
شمارهٔ ۴۵۱: دیشب که چشم مست تو خاطر نواز بود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دیشب که چشم مست تو خاطر نواز بود تا صبح بر رخم در میخانه باز بود روزی که عشق، خاک دیار نیاز گشت سرو تو خوشخرام، به گلگشت ناز بود تا دلخراش بلبل من ذوق ناله داشت گلبن به سرفرازی و گلشن به ساز بود بینش نگر که آینه محرم گرفته است رویی که از نگاه منش احتراز بود طرفی نبسته ایم ازان آتشین عذار واسوختن تلافی سوز و گداز بود نزدیک شد که از نفس ناله بشکفد مهر لبم که غنچهٔ بستان راز بود یک موی در هلاک حزین کوتهی نکرد زلفی که سایه پرور عمر دراز بود حزین لاهیجی