حزین لاهیجی
غزلیات
شمارهٔ ۲۲۳: در طینتم از بس که رگ و ریشه، وفا داشت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در طینتم از بس که رگ و ریشه، وفا داشت خاکم چه بهاران و چه دی، مهر گیا داشت در مرگ من آن زلف چرا موی نژولید؟ یک دلشده از سلسلهٔ اهل وفا داشت غیر از دل ما کز سر کونین گذشته ست هر درد که دیدیم سر کوی دوا داشت روی سخن اینجا به حریفی ست که فهمد با هر که نگه عربده ای داشت، به ما داشت عشق تو رسیده ست به فریاد وگر نه این حوصله را صبر تنک ظرف، کجا داشت؟ هرگز نبود جز به هدف دیدهٔ ناوک با ما نگهت هر ستمی داشت به جا داشت یک بوالعجبی دیده ام و جای شگفت است تلخابهٔ این چرخ سیه کاسه، گدا داشت تا آمده ز ایام نخورده ست فریبی دل تجربه ای داشت، ندانم ز کجا داشت؟ از کوی غم آواز حزینی که شنیدی نالیدن دل بود، ندانم چه بلا داشت؟ حزین لاهیجی