حزین لاهیجی
خرابات
بخش ۸ - حکایت در محافظت حال و مراقبت مآل: یکی بار دل در گل افتاده ای
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یکی بار دل در گل افتاده ای سخن راند در خبث آزاده ای سخن چین، حدیثش، به آزاده گفت نگر تا چه سان گوهر راز سفت که بگذار بیهوده گفتار را به کج نغمه، مگشای منقار را مرا هست در پیش، راهی شگرف به صد حیرتم غرق و دریاست ژرف به ساحل اگر بخت شد رهنمون و زین لجه، رخت من آمد برون ندارم ز بد گفتنش هیچ باک کجا گیرد آلودگی، جان پاک؟ وگر برنیاید سبویم درست شود رشته ها پنبه و کار سست از آنم نکوتر نگوید کسی سزاوار ناخوشترم زان بسی حزین، سیرت رهروان یادگیر سراسر حدیث جهان بادگیر تو را با خود افتاده، آموزگار به نیک و بد کس مبر روزگار حریفان دغلباز و ره پیچ پیچ مبادا که فرصت ببازی به هیچ حزین لاهیجی