حکیم سبزواری
غزلیات
شمارهٔ ۱۳۹: زور و زر ننگرد او عجز و سکون آوردیم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زور و زر ننگرد او عجز و سکون آوردیم نخرد علم و خرد رو بجنون آوردیم یار یکرنگی و دلخواست از آن اینهمه رنگ گاه از دیده گه ازچهره برون آوردیم نامد اندر خور سلطان غمت کشور عقل رو از این خطه سوی ملک جنون آوردیم گرچه دردی کش گردون شدمی روز نخست حالیا شور تو از چرخ فزون آوردیم پر دلی بین که باین نوسفری در ره دوست رو در آغاز باین دجلهٔ خون آوردیم آخر آن آهوی وحشی نشدی رام بما با همه رنج که بردیم و فسون آوردیم شیئی للّه زدم اسرار بهر درنگشود عاقبت روی طلب سوی درون آوردیم حکیم سبزواری