حکیم سبزواری
غزلیات
شمارهٔ ۸۷: ما ز میخانه عشقیم گدایانی چند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ما ز میخانه عشقیم گدایانی چند باده نوشان و خموشان و خروشانی چند ای که در حضرت او یافتهٔ بار ببر عرضهٔ بندگی بیسر و سامانی چند کای شه کشور حسن و ملک ملک وجود منتظر بر سر راهند غلامانی چند عشق صلح کل و باقی همه جنگست و جدل عاشقان جمع و فرق جمع پریشانی چند سخن عشق یکی بود و لی آوردند این سخنها بمیان زمرهٔ نادانی چند آنکه جوید حرمش گو بسر کوی دل آی نیست حاجت که کند قطع بیابانی چند زاهد از باده فروشان بگذر دین مفروش خورده بینها است در این حلقه و رندانی چند نه در اختر حرکت بود نه در قطب سکون گر نبودی بزمین خاک نشینانی چند ای که مغرور بجاه دو سه روزی بر ما رو گشایش طلب از همت مردانی چند حکیم سبزواری