حزین لاهیجی
چمن و انجمن
بخش ۴ - از خوان وصال به سرانگشت خامه نمکی چشیدن و عرض نیاز را به بساط خطاب کشیدن: عجب نبود که گردی دستگیرم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عجب نبود که گردی دستگیرم فقیرم یا رسول الله، فقیرم لب خشک مرا درجرعه، نم نیست کف جود تو را سرمایه کم نیست به محتاجان کریمان را نظرهاست صدف را ز ابر نیسانی گهرهاست کند دامنکشان ابر بهاری به کشت تشنه کامان آبیاری طراوت بخشیِ باد بهاران کند هر خار را،گل درگریبان مرا کوته، کف از دامان مقصود تو را در آستین گنجینه جود به انعامت، تسلی مرغ و ماهی خطاب حضرتت عاجزپناهی کنی گر گوشهٔ چشمی به سویم نریزد در دو عالم آبرویم خورم حسرت بر آن فرخنده ایام که در طوف حریمت می زدم گام سرم بر آستانت جبهه فرسای دلم بر خاک درگاهت جبین سای در آن فرخنده مأوا شاد بودم ز قید هر دو کون آزاد بودم کنون افتاده ام از درگهت دور ز داغ هجر، دارم سینه ناسور اسیرم درکف نفس هوسناک تو بگشا بندم از پا چست و چالاک ازین نخجیر عاجز برگشا، دام که آزادانه، در راهت زند گام حزین لاهیجی