حکیم سبزواری
غزلیات
شمارهٔ ۶: از آن زلف پریشانیم چون سنبل پریشانها
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از آن زلف پریشانیم چون سنبل پریشانها وز آن چاک گریبانیم چاک اندر گریبانها چو یک معنی که پوشانی بگوناگون عباراتی حجار پرتو رخسارهٔ جانانه شد جانها مریض کشور عشقم عجب نبود اگر باشد مرا بالین ز خاره بستر از ریگ بیابانها نگردد گرد نعش زهرآلودم سک کویت ز بس بر جسم بیمارم زدی پر زهر پیکانها بخاطر آورید ای همدمان ناکامی ما را چو بنشینید و می نوشید در طرف گلستانها مرا دامان پر از آلایش و دارم امید آن که بخشایند جرم ما طفیل پاکدامانها چنان کارم ز عشق او برسوائی کشید اسرار که خوانند داستان ما بدستان دردبستانها حکیم سبزواری