جلال عضد یزدی
غزلیات
شمارهٔ ۲۳۸: ای صبا! احوال من با او بگو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای صبا! احوال من با او بگو حال بلبل با گل خودرو بگو آنچه با من می کند هجران او بشنو از من یک به یک با او بگو قامتم بین چون کمانی در غمش این سخن با آن کمان ابرو بگو حال سودا و پریشانی من مو به مو با آن شکنج موبگو خون فشانی دو چشمم دیده ای پیش آن دو نرگس جادو بگو آنکه ما از بوی زلفش زنده ایم پیش آن گیسوی عنبربو بگو وانکه جان در تن به یاد لعل اوست پیش آن یاقوت پر لؤلؤ بگو دوستان ما را ملامت می کنند این سخن را با ملامت گو بگو ما نمی گوییم ترک یار خویش هر که خواهد هر چه خواهد گو بگو شد جلال افتاده بازوی عشق این سخن با آن سمن بازو بگو جلال عضد یزدی