جلال عضد یزدی
غزلیات
شمارهٔ ۱۷۹: منم کز درت سر به راهی نکردم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
منم کز درت سر به راهی نکردم به جز آستانت پناهی نکردم بر آنی که خونم به باطل بریزی گناهی مکن چون گناهی نکردم من آن نیستم کز خدنگت بنالم که صد تیر خوردم که آهی نکردم شدم سیر ازین زندگانی که هرگز دمی سیر در تو نگاهی نکردم به چشمم نیامد گل و چشمه بی تو قناعت به آب و گیاهی نکردم من از هر مرادی ترا خواستم بس تمنّای مالی و جاهی نکردم نگفتم جفاهای زلف تو با کس شکایت ز دست سیاهی نکردم مرا چون جلال از در خود چه رانی که من جز درت قبله گاهی نکردم جلال عضد یزدی