جلال عضد یزدی
غزلیات
شمارهٔ ۱۷۸: باز از چمن غیب برآورد صبا دم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
باز از چمن غیب برآورد صبا دم ساقی منشین خیز و بده جام دمادم در جام صفاهاست که بی جام جهان تاب کی صبح برآرد ز سر صدق و صفا دم من مَ ی خورم و جرعه بدین دخمه فشانم کاندر خم این خمکده بگرفت مرادم از اهل جهان یافت نشد اهل وفایی کز رنگ وفا بوی ندارد گل آدم دم می دهدت عمر دم از عمر مزن هیچ در کوی فنا چند توان زد ز بقا دم سرّی ست ز جان، چرخ ز بس جان که ربوده ست کز رنگ رخ کاه زند کاه رُبا دم بر خاک جلال ار گذری ای که یقینی تقصیر مکن فاتحه ای بر گِل ما دم جلال عضد یزدی