جلال عضد یزدی
غزلیات
شمارهٔ ۱۴۷: ای زلف و رخ تو چون شب و روز
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای زلف و رخ تو چون شب و روز این دلبند است و آن دل افروز این دلجوی است و آن دلارام این دل خواه است و آن دل اندوز زلف سیه تو چون شب قدر رخسار مه تو روز نوروز بلبل که نوا همی نوازد گو ناله عاشقان بیاموز گر مجلس ما نه لایق تست شمعی ز جمال خود برافروز این درد بدل شود به درمان کاندر پی هر شبی بود روز با شمع چو حال خود بگفتم بر من بگریست از سر سوز این طرفه نگر که نام بختم زیرا سیه است که هست پیروز تا چند جلال! فکر فردا خوش باش به نقد حالی امروز جلال عضد یزدی