جلال عضد یزدی
غزلیات
شمارهٔ ۱۲۲: عشق تو هر لحظه فزون می شود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عشق تو هر لحظه فزون می شود دل ز غمت غرقه خون می شود در هوس سلسله زلف تو عقل مبدّل به جنون می شود روی تو نادیده مه چارده بنگرش از غصّه که چون می شود گمشدگان را به طریق نجات مهر رخت راهنمون می شود بس که گران است سر از جام عشق زیر سرم دست ستون می شود عالمی از مستی چشمت خراب چشم تو خود مست کنون می شود عشق تو ورزیم که سلطان عقل در کف عشق تو زبون می شود شوق تو جوییم که از بار آن قامت افلاک نگون می شود در دل سوزان جلال آتشی ست کز فلکش دود برون می شود جلال عضد یزدی