جلال عضد یزدی
غزلیات
شمارهٔ ۱۱۷: ازین دیار برفتیم و خوش دیاری بود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ازین دیار برفتیم و خوش دیاری بود به آب دیده بشستیم اگر غباری بود ز آستان شریفت اگر فتادم دور گمان مبر که درین کارم اختیاری بود دلا به هجر بسوز و بساز با خواری که وصل یار عجب روز و روزگاری بود جلال رفت و ترا بعد ازین شود معلوم که آن شکسته مسکین چگونه یاری بود جلال عضد یزدی