جلال عضد یزدی
غزلیات
شمارهٔ ۶۸: از آن سنبل که بر گلنار دارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از آن سنبل که بر گلنار دارد گل طبع مرا پر خار دارد ندارد گوییا قطعاً سَرِ ما سر زلفش که سر بسیار دارد خط سبزش به گرد لب چو طوطی ست که شکر پاره در منقار دارد تو خورشیدی و جانم ذرّه آسا هوای عشقت ای دلدار دارد خطا باشد که زلفش مشک خوانند چو در هر چین دو صد تاتار دارد نگویم مشک تاتار است زلفت که صد تاتار در یک تار دارد زباد چین سیمین ، شاخ سروت سراسر سنبل و گل بار دارد منم بلبل چرا آن زاغ زلفت نشیمن گاه در گلزار دارد جلال از بار هجران برنگردد که با روز و صالش کار دارد جلال عضد یزدی