جلال عضد یزدی
غزلیات
شمارهٔ ۴۳: از تو تا مقصود چندان منزلی در پیش نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از تو تا مقصود چندان منزلی در پیش نیست یک قدم بر هر دو عالم نه که گامی بیش نیست معنی درویش اگر خواهی کمال نیستی است هر که را هستی خود باقی ست او درویش نیست تا تو ناکامی نبینی کی توانی یافت کام زان که مرهم در حقیقت جز برای ریش نیست بندگی کن عشق را وز کفر و دین آزاد باش از جدل آسوده شد هر کس که او را کیش نیست شدّت راه بیابان طلب از ما شنو تو کجا دانی که این منزل ترا در پیش نیست از فغان چنگ و نوشانوش مستان گوش ما آنچنان پر شد که جای پند نیک اندیش نیست گر جلال از بیخودی بی پرده می گوید سخن از کرم معذور داریدش که او با خویش نیست جلال عضد یزدی