وحدت کرمانشاهی
غزلیات
شمارهٔ ۴۷: دی مغبچهای گفت که ما مظهر یاریم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دی مغبچه ای گفت که ما مظهر یاریم سر تا به قدم آینه روی نگاریم ما نقطه پرگار وجودیم ولیکن گاهی به میان اندر و گاهی به کناریم ما سر انالحق به جهان فاش نمودیم منصورصفت رقص کنان بر سر داریم ما بار به سر منزل مقصود رساندیم ای خواجه دگر اشتر بگسسته مهاریم در هیچ قطاری دگر ای قافله سالار ما را نتوان یافت که بیرون ز قطاریم تا باد به هم بر زند آن زلف پریشان آشفته و سرگشته و بی صبر و قراریم تا در چمن حسن گل روی تو بشکفت شوریده و شیدا و پریشان چو هزاریم چون در نظر دوست عزیزیم غمی نیست هرچند که در چشم خلایق همه خواریم وحدت صفت از نشأ صهبای محبت مستیم ولی بی خبر از رنج خماریم وحدت کرمانشاهی