وحدت کرمانشاهی
غزلیات
شمارهٔ ۴۶: با توسن خیال به هر سو شتافتیم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
با توسن خیال به هر سو شتافتیم از دوست غیر، نام نشانی نیافتیم دلبر نشسته در دل و ما بی خبر از او بیهوده کوه و دشت و بیابان شتافتیم گفتیم ترک صحبت ابنای روزگار مردانه وار روی دل از جمله تافتیم معلوم شد که میکده و خانقه یکی ست این نکته را چو اصل حقیقت شکافتیم شد عاقبت کفن به تن آن جامه ای که ما از پود مهر و تار وفای تو بافتیم یک ره عدم شدیم پس از مشرق وجود خورشیدوار بر همه آفاق تافتیم وحدت اگر چه در سخن سفته ای ولیک کوتاه کن که قافیه دیگر نیافتیم وحدت کرمانشاهی