وحدت کرمانشاهی
غزلیات
شمارهٔ ۴۴: ما سالها مجاور میخانه بودهایم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ما سال ها مجاور میخانه بوده ایم روز و شبان به خاک درش جبهه سوده ایم با رخش صبر وادی لا را سپرده ایم اندر فضای منزل الّا غنوده ایم پا از گلیم کثرت دنیا کشیده ایم خود تکیه ما به بالش وحدت نموده ایم با صیقل ریاضت از آیینه ضمیر گرد خودی و زنگ دوئی را زدوده ایم زاهد برو که نغمه منصوری از ازل ما بر فراز دار فنا خوش سروده ایم بهر قبول خاطر خاصان بزم دوست کاهیده ایم از تن و بر جان فزوده ایم نادیده های چند ز دلدار دیده ایم نشنیده های چند ز جانان شنوده ایم تا رخت جان به سایه سروی کشیده ایم صد جوی خون ز دیده به دامن گشوده ایم گوی سعادت از سر میدان معرفت وحدت به صولجان ریاضت ربوده ایم وحدت کرمانشاهی