وحدت کرمانشاهی
غزلیات
شمارهٔ ۱۸: بر آنکه مرید می و معشوقه و جام است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بر آنکه مرید می و معشوقه و جام است جز دوست نعیم دو جهان جمله حرام است ترک سر و جان گیر پس آنگاه بیاسای آری سفر عشق همین یک دو سه گام است از اول این بادیه تا کعبه مقصود دیدیم و گذشتیم از او چار مقام است چون طالب و مطلوب و طلب هر سه یکی شد هنگام وصال است دگر سیر تمام است هر خواجه که در بندگی عشق کمر بست کی دفع کند ننگ و کجا طالب نام است معلوم شود عاقبت از رنج ره عشق کاین همسفران پخته کدام است و که خام است هشدار که زاهد نزند راه تو ای دوست تحت الحنک و سبحه او دانه و دام است وحدت عجبی نیست که در بحر محبت گر بنده شود خواجه اگر شاه غلام است وحدت کرمانشاهی