وحدت کرمانشاهی
غزلیات
شمارهٔ ۱۶: هر دلی کز تو شود غمزده، آن دل شاد است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر دلی کز تو شود غمزده، آن دل شاد است هر بنایی که خراب از تو شود آباد است ره به ویرانه عشق آر و برو در بر بند عقل را خانه تعمیر، که بی بنیاد است کمر بندگی عشق نبندد به میان مگر آن بنده که از بند جهان آزاد است من اگر رندم و بدنام برو خرده مگیر زانکه هر خوب بدی از ادب استاد است پنجه در پنجه تقدیر نشاید افکند چون که بازوی فلک سخت تر از فولاد است دامن دشت گر از ناله مجنون خالی ست کمر کوه پر از زمزمه فرهاد است پیش سجاده نشینان خبر از باده مگوی زاهد و ترک ریا غایت استبعاد است دل دیوانه نصیحت نپذیرد هیهات چه توان کرد که این فطری و مادرزاد است جنت و کوثر و طوبی تو و وحدت همه اوست که رخش جنت و لب کوثر و قد شمشاد است وحدت کرمانشاهی