قصاب کاشانی
غزلیات
شمارهٔ ۲۶۸: شوی هرجا دچار چشمش اظهار محبت کن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شوی هرجا دچار چشمش اظهار محبت کن در این می خانه چون وارد شوی می نوش و عشرت کن به هر حالت که باشد دستگیری کن ضعیفان را رسی بر مشهد پروانه گر روزی زیارت کن درآ غافل به تن هرگه که بینی رفته ام از خود به جز مهر تو هر چیزی که در دل بود غارت کن ز جوش کشتگان تیغ ناز خویش عالم را ز جا برخیز و بنما جلوه ای برپا قیامت کن ز هجرت مردم و یک ره مرا بر سر نمی آیی به قربان سرت گردم بیا و ترک عادت کن به تعمیر وجودم آب ده شمشیر ابرو را چه شد عمری است ویران کرده ای یک دم عمارت کن نمی گویم برون آ، یا بمان بی اختیار من برو ای جان و جانان آنچه فرماید اطاعت کن لباس زندگی را نیست آسایش اگر خواهی روی چون در کفن تا می توانی خواب راحت کن حضور قلب بتوان یافت قصاب از قناعت ها تو را چون کرد بسمل باش تسلیم و قناعت کن قصاب کاشانی