قصاب کاشانی
غزلیات
شمارهٔ ۲۲۷: بیا که بی تو دمی نیست که اضطراب ندارم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بیا که بی تو دمی نیست که اضطراب ندارم ز دوری تو دگر نیم روزه تاب ندارم دگر به مملکت تن ز سیل اشک دمادم عمارتی که تواند شدن خراب ندارم در این محیط که هجران بود کشاکش موجش به خود گمان نفسی بیش چون حباب ندارم به یاد روی تو ای مهر من دو دیده حسرت کدام صبح که بر راه آفتاب ندارم نشاط زندگی من بیا بیا که ز عمرم هر آنچه می گذرد بی تو در حساب ندارم کدام روز ز دست فراق و آتش دوری دلی ز داغ برشته تر از کباب ندارم ز شعرخوانی عاشق به راه خویش به خاطر چو خط لعل تو یک بیت انتخاب ندارم اگر ز من کسی احوال داغ هجر تو پرسید ز بس که سوخته ام طاقت جواب ندارم کدام گوشه که از زخم دل به خون ننشینم کدام وقت که از دوریت عذاب ندارم شبم به فکر که شاید تو را به خواب ببینم زهی تصور باطل که بی تو خواب ندارم به کوی یار تو قصاب نیست هیچ زمینی که من ز دیده در آنجا گلی در آب ندارم قصاب کاشانی