قصاب کاشانی
غزلیات
شمارهٔ ۲۱۵: غم از آیینه خاطر زدودم تا شدم عاشق
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
غم از آیینه خاطر زدودم تا شدم عاشق در دولت به روی خود گشودم تا شدم عاشق نبودم تا به درد و داغ همدم در عدم بودم پدید آمد در این عالم وجودم تا شدم عاشق برون بردم ز چوگان محبت داغ جانان را ز دل گوی سعادت را ربودم تا شدم عاشق در این گلشن پی تعظیم تا آن دل ربا برخواست به رنگ بید مجنون در سجودم تا شدم عاشق ز یک نظّاره اش نقد دو عالم را ز کف دادم عیان از آستین شد دست جودم تا شدم عاشق به بازار جنون قصاب بردم شیشه دل را به سنگ امتحانش آزمودم تا شدم عاشق قصاب کاشانی