قصاب کاشانی
غزلیات
شمارهٔ ۱۷۵: آنچه ناید هرگزم از دست تدبیر است و بس
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آنچه ناید هرگزم از دست تدبیر است و بس گردنم در حلقه فرمان تقدیر است و بس بس ندارد الفتی با یکدگر آب و گلم روز و شب ویرانه ام در فکر تعمیر است و بس آنکه هرگز در میان حلقه هم صحبتان کفش در پایم نسازد تنگ زنجیر است و بس بس هدف گشتم ز هر جانب خدنگ غمزه را قوت پرواز بالم از سر تیر است و بس آنچه در خلوت سرای دوست هرشب تا سحر روی گردان از دعایم گشته تأثیر است و بس می رود از سر غرور جهل چون مو شد سفید زهر را در عالم حکمت دوا شیر است و بس برنمی آید ز من قصاب کاری در جهان آنچه می آید ز من هر لحظه تقصیر است و بس قصاب کاشانی