قصاب کاشانی
غزلیات
شمارهٔ ۱۲۸: مگر تیر جفای یار پر در بسترم دارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مگر تیر جفای یار پر در بسترم دارد که امشب خواب راحت راه بر چشم ترم دارد محبت این قدر دارد به قتلم کز پس مردن به جای خشت تیغش دست در زیر سرم دارد مرا سوزاند و دست از دامن من دل برنمی دارد هنوز آن برق جولان کار با خاکسترم دارد مراد دل بود پیمانه ای از گردش چشمش وگرنه این قدر خونی که خواهد ساغرم دارد به قربان تو، بی کس نیستم در کنج تنهایی همان تیغ تو گاهی راه پایی بر سرم دارد چو خار آشیان آن رشک طاووس از ره شوخی گهی در زیر پا گاهی به زیر شهپرم دارد مرا چون سوختی بو عبیر از کلبه ام بشنو همان خال تو دود عنبرین در مجمرم دارد چو باقی دار دیوانم به دور خطّ او قصاب که حسن کافرستانش حساب دفترم دارد قصاب کاشانی