قصاب کاشانی
غزلیات
شمارهٔ ۹۹: ندارد مرگ هر کس کشته آن تیر مژگان شد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ندارد مرگ هر کس کشته آن تیر مژگان شد نباشد حسرت آن دل را که در کوی تو قربان شد در این گلزار چون دلتنگ گردی لب ز هم مگشا که عمرش رفت بر باد فنا چون غنچه خندان شد دلم چون خال دست از کنج آن لب برنمی دارد در اول طوطی ما پای بست شکّرستان شد درآمد بی نقاب آن عارض و بشکفت گل در گل دلا گل چین که باز از روی او عالم گلستان شد به بزمت تا قیامت رنگ هشیاری نمی بیند کسی کز گردش پیمانه چشم تو مستان شد شبی قصاب بود ای شوخ با زلف تو در بازی پشیمان گشت چون بیدار از این خواب پریشان شد قصاب کاشانی