قصاب کاشانی
غزلیات
شمارهٔ ۹۸: کی تواند هر طبیبی چاره هجران کند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کی تواند هر طبیبی چاره هجران کند مشکل افتاده است کار دل خدا آسان کند کی توانیم از خجالت کرد سر بالا مگر ابر رحمت شستشوی ما گنهکاران کند در زمین داریم چون زاشگ ندامت دانه ای بر نمی داریم روی از خاک تا باران کند از سرم باری گران بر دوش خویش افکنده اند ای خوش آن مردی که خود را از سبکباران کند اهل عشرت جمله مدهوش اند در مجلس مگر چشم ساقی نشئه ای در کار می خواران کند ما پریشان خفتگان را خواب غفلت برده است بوی زلفی کو که ما را هم ز بیداران کند می کند سنگین دلان را حرص روزی بی قرار آسیا را جستجوی رزق سرگردان کند بی فروغ عشق نتوان کرد دامان پر ز اشگ شمع روشن می شود تا دیده را گریان کند جان سپاری گر هوس داری ز قصاب ای نگار امر کن تا آنکه قربان تو گردد آن کند قصاب کاشانی